اگر یک کد اخلاقی وجود داشته باشد که تقریباً همه فرهنگها و مذاهب بتوانند آن را به اشتراک بگذارند و مورد توافق قرار گیرند، پس باید این مفهوم باشد که «هرگز آنچه را که برای خود انتخاب نمیکنی به دیگران تحمیل نکن». این به عنوان “the قانون طلایی“.
هر شرکت کننده می تواند هر چیزی از صفر تا کل مبلغ را در پوند کامل به شریک خود ارائه دهد. اگر شریک به پیشنهاد «بله» گفت، هر دو پول را دریافت کردند. اما اگر طرف مقابل پیشنهاد را رد کند (چون احساس می کرد کافی نیست)، این منجر به شکست مذاکره می شود، به این معنی که هر دو چیزی از این دور بازی دریافت نکردند.
چیزی که ما علاقه خاصی به آن داشتیم این بود که وقتی مردم نقش پاسخگو را بازی می کردند و با همان پیشنهادی که خودشان مطرح کردند مواجه می شدند، چه واکنشی نشان می دادند. اگر کسی طبق قانون طلایی بازی می کند، پس نباید مشکلی داشته باشد که طرف مقابل به پیشنهادهایی که ارائه کرده است «بله» بگوید و در واقع، ما متوجه شدیم که رفتار اکثر مردم با قانون طلایی مطابقت دارد – در آن حدود 93 درصد از مردم به پیشنهادهایی که با پیشنهادهایی که به دیگران پیشنهاد داده اند، بله می گویند.
دیده شدن
هر شرکت کننده به نوبه خود هر دو نقش (پیشنهاد دهنده، که پیشنهادات را ارائه می دهد و پاسخ دهنده، که باید به پیشنهادات پاسخ دهد) را با چندین شریک مختلف تجربه می کند. این شانس این را افزایش داد که یک نفر در نقش پاسخگو باید به همان پیشنهادی که در زمانی که به عنوان پیشنهاد دهنده عمل می کرد، پاسخ دهد.
ما دریافتیم که تجربه نقش کوچکی در تصمیم گیری افراد نیز دارد. کسانی که ابتدا نقش پیشنهاد دهنده را بازی کردند، در مقایسه با کسانی که اولین بار نقش پاسخ دهنده را بازی کردند، کمی بیشتر از پیروان قانون طلایی بودند.
ما در نحوه تصمیمگیری افراد اهمیت زیادی به تعمق یافتیم. کسانی که زمان بیشتری برای تصمیم گیری در مورد نحوه تقسیم پول صرف کردند، به احتمال زیاد از قانون طلایی دور می شوند. این ممکن است به این دلیل باشد که قانون طلایی به آسانی اعمال می شود، بنابراین زمان تصمیم گیری طولانی تر ممکن است منعکس کننده ماهیت پیچیده فردی باشد که عوامل مختلفی (احتمالاً رقیب) را وارد فرآیند تصمیم گیری می کند.

پیکسل ها
این یافته تکرار می شود مشاهدات روانشناسی اجتماعی که نشان می دهد مردم وقتی می دانند که تحت نظر هستند رفتار بهتری دارند. در واقع، حتی یک پوستر با چشمان روی آن رفتار افراد را تغییر می دهد. و به نظر می رسد زمانی که شانس مشاهده شدن کم است، افراد بیشتر مستعد فرار از قوانین اخلاقی هستند.
فکر کردن
ما دریافتیم که جنسیت، وضعیت اقتصادی-اجتماعی یا عوامل فرهنگی تفاوتی در رفتار قانون طلایی که جهانی بودن آن را تأیید می کند، ایجاد نمی کند. ما همچنین دریافتیم که رفتار قانون طلایی افراد ناشی از پیگیری پولی آنها نیست – که ممکن است تعجب آور باشد – بلکه قدرت کد اخلاقی خود که رفتار را هدایت می کند. این تا حدی به مفهوم “سوگیری فرافکنی” مربوط می شود، که در آن افراد تمایل دارند افکار، ترجیحات و رفتار خود را بر روی افراد دیگر فرافکنی کنند – بنابراین ایده تقسیم نابرابر مبلغی در حالی که طرف مقابل درست نشسته است. در مقابل شما مشکل به نظر می رسد
اما آیا مردم در جوامع مدرن واقعاً از آموزش این اصل پیروی می کنند، به ویژه وقتی که اقدامات آنها پیامدهای مالی دارد؟ تحقیق ما این سوال را وارد آزمایشگاه کرد و تصمیم گرفت به آن پاسخ دهد یک بازی ساده چانه زنی.
همانطور که گفته می شود، یک چرخش خوب سزاوار دیگری است، و در آزمایش ما، به نظر می رسید که این درست است. افرادی که از قانون طلایی پیروی کردند، در مقایسه با افرادی که مخالف قانون طلایی بودند، درآمد بیشتری از مذاکرات کسب کردند.
اما در حالی که رقم 93 درصد نشان میدهد که اکثر مردم از قانون طلایی پیروی میکنند که به نظر دلگرمکننده میرسد، ما دریافتیم که اگر مردم بدانند رفتارشان توسط مخالفانشان رعایت نمیشود، درصد رفتار قانون طلایی نزدیک به 20 درصد کاهش مییابد. تنها 73 درصد از شرکت کنندگان به این قانون پایبند بودند.
ما 300 نفر را به آزمایشگاه مرکز اقتصاد تجربی در دانشگاه یورک دعوت کردیم تا در مورد تقسیم مبلغ ثابت پول بین خود و فرد ناشناس دیگری در اتاق تصمیم گیری کنند. ایده این بود که شرکتکنندگان باید مقداری پول را بین خود و شرکتکننده دیگر تقسیم کنند – با این که یک نفر در این جفت تصمیم میگیرد که هر دو چقدر باید دریافت کنند. سپس به شخص ثالثی که پیشنهاد را به شرکت کننده ارائه می کند، منتقل می شود.
آنچه همه اینها نشان می دهد این است که به اصطلاح “رفتار خوب” به عوامل متعددی بستگی دارد – از جمله اینکه آیا یک فرد معتقد است که مشاهده می شود یا خیر. این نشان میدهد که اگرچه اکثر مردم از نوعی قوانین اخلاقی پیروی میکنند، اما اینکه تا چه اندازه از این قوانین پیروی میکنند، موقعیت به موقعیت متفاوت است.
منبع: https://theconversation.com/moral-science-confirms-people-behave-better-when-they-think-theyre-being-watched-114384